همیشه اولین شانس ها طلایی ترند

زندگی پر از فرصت های طلایی است که هر روز از مقابل ما میگذرد و ما چون فکر میکنیم فرصت ها همیشگی اند و تا ابد وقت داریم اجازه میدهیم از کنار ما عبور کنند و بگذرند معمولا برای کاری نکردن و دست روی دست گذاشتن هم هزاران بهانه و توجیه به ظاهر منطقی برای خود فراهم کرده و با این توجیهات خود را راضی میکنیم که بخاطر از دست دادن فرصت ها غصه دار نشویم اما حقیقت این است که هیچ تضمینی وجودندارد که شانس بعدی ما به اندازه شانس های قبلی پر بار و ارزشمند باشد

شاید قصه ان مرد جوانی را که در ارزوی به دست اوردن قطعه زمین مرغوب کشاورزی بود شنیده باشید  

کشاورز گفت برو در ان قطعه زمین بایست من سه گاو نر را ازاد میکنم اگر توانستی دم یکی از این گاو ها را بگیری من ان زمین را به تو رایگان خواهم داد .  

در طویله اول که از همه بزرگتر بود باز شد . باور کردنی نبود بزرگترین و خشمگین ترین گاوی که در عمرش دیده بود در طویله اول منتظر رها شدن بود .گاو با سم به زمین میکوبید و به محض باز شدن در ناگهان به طرف مرد جوان حمله ور شد . جوان ترسید و خود را کنار کشید تا گاو از کنارش بگذرد و برود .دومین در  طویله که کوچکتر بود باز شد . گاوی کوچکتر از قبلی با سرعت حرکت کرد  

جوان پیش خودش گفت منطق میگوید این را هم رها کنم تا برود . چرا که گاو بعدی حتما کوچک تر است ونباید وقت و انرزی خود را برای جنگیدن روی یک گاو بزرگ هدر دهم به همین دلیل بی خیال ایستاد وگذاشت تا گاو دوم هم برود 

در این هنگام کشاورز سومین در طویله را باز کرد و مرد جوان همانطور که فکر میکرد ضعیف ترین و کوچک ترین گاو عالم را در ان دید که بسیار ارام حرکت میکرد و گرفتنش مثل اب خوردن بود پس مرد جوان لبخندی زد و به زرنگی خود افرین گفت و بدون هیچ زحمتی در موقعیت مناسب روی گاو پرید و دستش را دراز کرد تا دم گاو را بگیرد اما گاو دم نداشت !!!!!!!!